-
لطیفه 77
دوشنبه 6 آبان 1392 11:03
دو تا تنبل دراز کشیده بودند یکیشون داشته خمیازه میکشیده اون یکی میگه داداش تا دهنت بازه لطفا این اصغر ما رو هم صدا کن این وبلاگ هر روز با مطالب جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید مطلب جدید برامون ارسال کنید...
-
لطیفه 76
شنبه 4 آبان 1392 09:42
یارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال کنید تا در وبلاگ قرار بدیم و مار را در این راه یاری کنید . برای ارسال جک از...
-
لطیفه 75
شنبه 4 آبان 1392 06:17
مشتری: این کت چنده؟ فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان مشتری: وای! اون یکی چنده؟ فروشنده: وای وای!! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال کنید تا در وبلاگ قرار بدیم و...
-
لطیفه 74
جمعه 3 آبان 1392 19:11
از یکی میپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون میشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال...
-
لطیفه 73
جمعه 3 آبان 1392 02:44
یکی از این جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 73
جمعه 3 آبان 1392 02:39
یکی از این جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 72
پنجشنبه 2 آبان 1392 15:27
به یکی میگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست یارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر...
-
لطیفه 71
چهارشنبه 1 آبان 1392 11:01
یارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!! یارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز...
-
لطیفه 70
چهارشنبه 1 آبان 1392 09:22
به یکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید...
-
لطیفه 69
چهارشنبه 1 آبان 1392 07:29
یه پیرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید...
-
لطیفه 68
سهشنبه 30 مهر 1392 19:30
یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میکنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوکباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میکنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی...
-
لطیفه 67
سهشنبه 30 مهر 1392 13:56
به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال کنید تا در وبلاگ قرار بدیم و مار را در...
-
لطیفه 66
سهشنبه 30 مهر 1392 08:18
طرف یه تیکه آشغال می پره تو چشمش . می ره جلوی آینه تو چشش فوت میکنه. خانمش بهش میگه دیوونه تو فوت نکن بذار اون فوت کنه! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال...
-
لطیفه 65
دوشنبه 29 مهر 1392 23:47
نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش… بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک...
-
لطیفه 64
دوشنبه 29 مهر 1392 22:55
غضنفر میمیره میره اون دنیا، ازش میپرسن چی شد مُردی؟ میگه داشتم شیر میخوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید...
-
لطیفه 63
دوشنبه 29 مهر 1392 12:57
دکتر برای یه بنده خدائی شیاف تجویز کردم ، یارو رفت و یکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نمیدونم تا این کپسول ها که دادین را میخورم دلم آشوب میشه این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 62
دوشنبه 29 مهر 1392 09:09
رئیس: خجالت نمیکشی تو اداره داری جدول حل میکنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمیذاره آدم بخوابه! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال...
-
لطیفه 61
دوشنبه 29 مهر 1392 00:41
حکمتی برای فهیمان : یارو داشته دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید...
-
لطیفه 60
یکشنبه 28 مهر 1392 20:32
از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال کنید تا در وبلاگ قرار بدیم و...
-
لطیفه 59
یکشنبه 28 مهر 1392 11:33
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید...
-
لطیفه 57
یکشنبه 28 مهر 1392 09:29
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه یخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید...
-
لطیفه 56
یکشنبه 28 مهر 1392 08:31
ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 56
یکشنبه 28 مهر 1392 08:30
ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 55
یکشنبه 28 مهر 1392 06:25
صاحب اصلی کارل و گستاو از کنار آقای بلومر می گذشتند. آآقای بلومر از آن طرف نرده به آنها یک توپ نشان داد و پرسید: این توپ مال شماست؟ کارل پرسید: چطور؟ مگه به شما خسارت زده؟ آقای بلومر گفت: نه. کارل: پس مال ماست! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه...
-
لطیفه 54
یکشنبه 28 مهر 1392 00:33
درک مزه خواهر هانس برایش کتلت درست کرد و از او پرسید: مزه آنها چطوره؟ هانس گفت: مزخرفه! خواهرش گفت: پس تو اصلا مزهی خوب را درک نمیکنی. در کتاب آشپزی نوشته شده بود مزهی آنها عالیه! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی...
-
لطیفه 53
شنبه 27 مهر 1392 22:32
دلیل پسرک روی زمین نشسته بود و ناله میکرد. مادرش با دلسوزی پرسید: چی شده؟ پسرک خوردم زمین و زانویم زخمی شد. مادر:کی این طوری شد؟ پسرک: نیم ساعت پیش. مادر: پس چرا تازه الآن ناله و زاری میکنی؟ پسرک: آخه نمیدانستم تو در خانهای! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید...
-
لطیفه 52
شنبه 27 مهر 1392 20:32
فراموشی آلبرت از رالف پرسید: مامانت چطوری فهمید که دستهایت را نشستی؟ رالف گفت: هیچی فراموش کرده بودم صابون را خیس کنم! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال...
-
لطیفه 51
شنبه 27 مهر 1392 19:05
پز! پسری صد یورو در خیابان پیدا کرده بود. به خانه که آمد مادرش از او پرسید: آیا به ادارهی اشیای گمشده اطلاع دادی؟ پسرک گفت: نه چون این خیلی خوب نیست کهآدم بخواهد پز شریف بودنش را بدهد! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی...
-
لطیفه 50
شنبه 27 مهر 1392 18:45
فریدولین از جشن تولد دوستش به خانه برگشت. مادرش پرسید: دختر مؤدبی بودی؟ فریدولین: البته مادر! مادر: مرتب نمیرفتی شیرینی برداری؟ فریدولین گفت: نه همان اول که وارد شدمپنج تا برداشتم! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم...
-
لطیفه 33
شنبه 27 مهر 1392 18:05
یارو میگوزه بچه هاش میزنن زیر خنده! در حالی که اشک تو چشاش جمع میشه میگه: خدایا این شادیو از بچه هام نگیر!!! این وبلاگ هر روز با لطیفه های جدید بروز میشود ... هر روز سر بزنید *************************** نظر فرموش نشه ما با نظرات شما انرژی میگیریم *************************** اگر تونستید جک جدید برامون ارسال کنید تا در...