هزار وب

جک ، عکس ، سرگرمی و ...

هزار وب

جک ، عکس ، سرگرمی و ...

بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی و تاثیر آن بر کسب و کار

بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی و تاثیر آن بر کسب و کار
بازاریابی شبکه اجتماعی
 
هنگامی که می خواهید به بازاریابی اینترنتی برای کسب و کار خود از طریق شبکه های اجتماعی بپردازید، باید بدانید که چند نکته و اصول اساسی وجود دارد که حتماً باید از آنها پیروی نمایید. این نکات برای ایجاد ارتباطات در سایت های رسانه اجتماعی مانند تویتر، فیس بوک و همچنین خدمات اجتماعی Social Bookmarking مانند Digg، Stumbleupon و Reddit می باشد – هر چند شاید در مورد دوم اندکی کمتر مطرح باشد.
موفقیت از طریق بازاریابی شبکه های اجتماعی در واقع کلاً اعمال نفوذ از طریق ارتباطات می باشد. اگر شما به طور کامل جذب کار خودتان شده اید و فقط به خاطر منافع خودتان با دیگران معاشرت می کنید، باید بدانید که زمان زیادی باید برای ایجاد طرفداران وفادار صرف نمایید. این چند نکته به شما کمک می کند تا در امر بازاریابی شبکه های اجتماعی در مسیر درستی قرار بگیرید و بتوانید کسب و کار اینترنتی خود را به سرعت با استفاده از این رسانه های اجتماعی گسترش دهید
1- فرهنگ مخاطبین خود را بشناسید
قبل از اینکه بیش از حد هیجان زده شوید و شروع به ارسال درخواست دوستی به افراد کنید و یا در هر جایی به دنبال مردم بیافتید، سعی کنید خیلی راحت بفهمید که افراد با شما و کسب و کار تان چگونه در تعامل هستند. ببینید مردم چگونه پاسخ یکدیگر را می دهند و احساسی که از طریق زبان و ادبیات آنها منتقل می شود را دریابید.
همچنین قوانین و مقرراتی که افراد هنگام تعامل و ارتباط با یکدیگر رعایت می کنند را درک نمایید. به طور کلی افراد از چند کیلومتری هم اسپمر ها را می شناسند و حس می کنند. زیرا در اغلب اوقات اسپمرها به شیوهء بقیه افراد عادی تعامل نمی کنند. اگر می خواهید رفتار شما و نحوهء ارتباط تان مانند اسپمرها نباشد، پس سعی کنید این قوانین و مقررات تعامل در شبکه های اجتماعی را رعایت نمایید.
2- با سرعت زیاد شبکه خود را گسترش ندهید
یکی دیگر از چیزهایی که می تواند شما را بد جلوه دهد، تلاش برای افزایش و گسترش سریع آمار تعداد دوستان و طرفداران تان آن هم با سرعتی بیش از حد معمول می باشد. داشتن 10 طرفدار و ناگهان پیدا شدن 500 طرفدار دیگر، موجب می شود که افراد به این موضوع فکر کنند که در وب سایت شما چه اتفاقاتی می افتد و این امر احتمالاً موجب می شود که تمایلی به شناخت شما پیدا نکنند.
اما اگر تعداد دوستان خود را به صورت طبیعی تر افزایش دهید، به نظر کمی بهتر است و در دراز مدت تعداد بیشتری از افراد علاقمند به ایجاد ارتباط با شما خواهند بود. همچنین یک یدیگر از کلید های موفقیت در بازاریابی شبکه های اجتماعی داشتن طرفداران و مخاطبانی در سطح مناسب می باشد – در واقع نباید فقط به کیفیت اهمیت دهید.
داشتن 50 دوست که زمانی را صرف نزدیکی و آشنایی با آنها کرده اید (که تبدیل به پیروان وفادار شده باشند) بهتر از چند صد نفری است که فقط آمار لیست دوستان شما را بالا برده اند و فقط لیست شما را پر کرده اند.
3- علاقه خود را به دیگران نشان دهید
یکی از راه هایی که شما می توانید شبکه و کسب و کار اینترنتی خود را به سرعت گسترش دهید این است که به دیگران نشان دهید که به فعالیت ها و کارهایی که آنها انجام می دهند علاقمند هستید. البته نه با ارسال یک ایمیل پیش فرض، بلکه با خواندن مشخصات فردی در پروفایل افراد و دیدن وب سایت شان و ارسال یک پیغام شخصی؛ تا به آنها نشان دهید که به آنها و فعالیت های آنها اهمیت می دهید.
با این کار اکثر افرادی که برای آنها درخواست دوستی ارسال کرده اید، آن را می پذیرند و یا به زبان ساده تر باید بگوییم که پیگیر کارهای مخاطبان خود باشید تا آنها نیز در عوض پیگیر شما شوند – از این رو برای رشد شبکهء خود از رویکرد “گاهی موفق،گاهی مغلوب” اجتناب نمایید.
4- پاسخ به کامنت ها
اگر شخصی بر روی wall شما چیزی نوشت و یا به موضوعی اشاره کرد، باید برای پاسخ به نظر و مطلب آن فرد وقت بگذارید. این موضوع به افراد اطمینان می دهد که یک فرد واقعی پشت صفحهء کاربری شما نشسته و کمک زیادی به ایجاد اعتماد در میان طرفداران و مخاطبین شما خواهد کرد.
بدیهی است هنگامی که ارتباطات شما گسترش یابد، مطمئناً پاسخ به تک تک افراد کمی مشکل خواهد بود. اما در مراحل اولیه شما باید سعی کنید برای هر یک از طرفداران و پیروان خود کاری انجام دهید که حس فوق العاده ویژه ای در آنها ایجاد شود.
5- مطالب افراد دیگر را به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری و retweeting مطالبی که افراد ارسال کرده اند می تواند اعتماد و علاقه زیادی بین افراد و پیروان شما را افزایش دهد. اولاً نشان می دهد که شما در وب سایت به عنوان یک شخص معمولی حضور دارید و فقط برای ارسال لینک وب سایت تان به افراد در آن محیط قرار نگرفته اید.
هر مطلب مرتبطی که شما به اشتراک می گذارید، ارزش و اعتباری را برای آنهایی که مطالب را برایشان به اشتراک گذاشته اید اضافه می نماید. اکثر مواقع آنها به همین دلیل به شما به همان اندازه علاقه مند می شوند که خود شما مطلب ایجاد نمایید.
ثانیاً این امر به پیروان شما نشان می دهد که اگر هر یک از آنها یک مطلب با کیفیت ایجاد کنند، شانس اینکه شما زمان خود را صرف اشتراک گذاری مطالب آنها نمایید، وجود خواهد داشت.
6- از دیگران یاد بگیرید
اگر هنوز به انجام کاری که برای موفقیت در بازاریابی شبکه های اجتماعی مطمئن نیستید، باید بدانید که یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید، نگاه کردن به کارهای کسانی است که در حال حاضر در این کار موفق هستند و ببینید که آنها چگونه و از چه روشی کار انجام می دهند.
با افرادی که اهداف آنها با شما یکی است ملاقات نمایید که دارای تعداد زیادی دوست و طرفدار هستند و ببینید که آنها چطور با مخاطبان خود در شبکه در تعامل هستند. تکنیک های مختلفی که آنها به کار می برند را یاد بگیرید و راهی را پیدا کنید که شما هم بتوانید از طریق بازاریابی شبکه های اجتماعی مانند آنها طرفداران خود را گسترش دهید.

6 راه موثر برای شروع کسب و کار

6 راه موثر برای شروع کسب و کار 1- هرگز به وضعیت موجود راضی نباشید! بلکه  با تنظیم اهداف جدید و بزرگخودتان را در معذوریت اجرای آنها قرار دهید، اهداف بزرگ الهام‌بخش هستند. آن‌ها ما را تقویت می‌کنند و یک دلیل برای کار گروهی به ما می‌دهند.به یاد داشته باشید که داشتن اهداف بزرگ به معنای اهداف غیرممکن نیست بلکه داشتن اهدافی است که ما را وادار میکند تا در آینده به آن‌ها برسیم.


2-اهداف شخصی و یا مرتبط با کسب‌وکار را بنویسند، زیرا باعث می شود برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
3-اهداف خود را با حروف کلمه‌ی SMART ارزیابی کنید:
specific :خاص، تنظیم اهدافی که به طور کلی قابل استفاده هستند. Measurable: اطمینان حاصل کنید که اهداف شما قابل اندازه‌گیری هستند. Achievable: اهداف باید دست‌یافتنی و یا ریشه در واقعیت داشته باشند. Relevant: اطمینان حاصل کنید که اهداف مرتبط با ماموریت کلی سازمان هستند. Time: اهداف مطابق زمان خاص باشند، بهترین اهداف دارای یک موعد مقرر هستند.
4-مردم مهم‌ترین جزء از اهداف شرکت هستند، که متاسفانه بسیاری از شرکت‌ها از این قضیه غافل هستند. مشاوره بخش مهمی از تعیین هدف یک شرکت است که شما باید کارکنان خود را به آن تشویق کنید. برنامه‌ای برای ملاقات کارکنان جدید با همتایان خود از بخش دیگر تنظیم کنید.
5-گاهی اوقات همکاران و گروه  شما انتظارات شما را برآورده نمی‌کنند. بخشی از انتظارات قابل اندازه‌گیری هستند، شما اهداف را در نظر می‌گیرید تا به آن‌ها برسید بنابراین باید نتایج را اندازه‌گیری کنید. هنگامی که کارکنان شما در قبال کارهایشان پاسخگو باشند بیشتر تلاش خواهند کرد.
6-هنگامی که در مسیر راه فهمیدید در رسیدن به اهداف موفق نبوده‌اید باید ارزیابی کنید که چرا و چگونه این اتفاق افتاده است ؟سپس سعی کنید تا با ایجاد تغییرات مسیر خود را به سمت موفقیت تغییر دهید. همواره برای ایجاد تغییرات در مسیر آماده شوید و به کارکنان خود این فرصت را بدهید تا نظرات و پیشنهادات خود را ارائه دهند.

بازاریابی مجازی

به عکاسی 360 درجه ای از یک محصول فکر کنید.

تماشای یک گالری از تصاویر مختلف یک کفش از زوایای مختلف جایگزینی ضعیف برای در دست گرفتن آن به شمار می رود. شما می توانید با مشاهده یک عکس 360 درجه ای از یک محصول واقعا آن را تجربه کنید که البته به کاربران اجازه چرخش تصویر یک محصول بر روی صفحه نمایش را می دهد. این توهم به خصوص زمانی موثر خواهد بود که تصویرش در یک موبایل لمسی دیده شود. این در حالی است که 60% از خریداران اینترنتی همین کار را می کنند. 4. از یک ویدئوی تبلیغاتی یا امکان چت زنده برای خلق مجدد تصویر مورد علاقه کاربران از خود استفاده کنید.
کاربران از کسب و کارهایی که خدمات رسانی به مشتری را به یک وبسایت یا سیستم تلفنی محول می کنند، خسته شده اند. آن ها علاقمند به کسب و کار هایی هستند که یک چهره انسانی قابل اعتماد و مفید را معرفی می کنند. برای مثال برقراری یک تماس ویدئویی با یک نیروی پشتیبانی واقعی که قابلیت کنترل از راه دور ابزار شما برای حل مشکل آن را دارد، جذاب است.
5. به محل های دسترسی به محتوای خود دقت کنید.
فروشگاه آنلاین شما بیش از یک ورودی دارد. محل های تماس با برندها در وبسایت های دیگر، تبلیغات، رسانه های اجتماعی، کتابچه های راهنمای کسب و کارها و فراتر از این ها پراکنده هستند. در حالت ایده آل، یک کاربر باید بتواند تجربه استفاده از محتوای یکسان از همه درگاه ها را داشته باشد. به طور کلی، سرمایه گذاری در زمینه تولید محتوا، کار را برای شما سخت تر می کند. برای مثال، درصورت پیروی از توصیه شماره 1، تور مجازی تان را نیز باید در صفحه فیسبوک خود نیز بگنجانید.

ایده ای موفق برای شروع کسب و کاری موفق

ایده ای موفق برای شروع کسب و کاری موفق
اما قبل از این که شروع کنیم اجازه دهید یک نکته را روشن کنیم:افراد همیشه از جمله ی وقت خوبی برای عملی ساختن ایده ای که برای شروع کسب و کار خود دارند،متعجب هستند.حقیقت این است که هرگز یک زمان بد برای راه اندازی یک کسب و کار وجود ندارد.این موضوع واضح است چراکه هوشمندانه ترین زمان راه اندازی یک کسب و کار در زمان های اقتصادی قوی است.انسان پول دارد و به دنبال راهی برای خرج کردن آن است.اما راه اندازی کسب و کار در شرایط و زمان های دشوار و نامشخص اقتصادی میتواند هوشمندانه تر باشد!

آنجا که افراد تمایل دارند تا در شرایط سخت کار خود را شروع کنند مسلما کسب و کار جدید شما شانس بهتری برای جلب توجه دارد در شرایط سخت خواهد داشت و با توجه به ایده ای که دارید،در یک شرایط ضعیف اقتصادی اغلب تجهیزات و یا حتی کل کسب و کار به فروش میرسد که قیمت های مقرون به صرفه ای برای آنها در نظر گرفته میشود.

هرشخصی موانع مربوط به خود را دارد،چیزهایی که از آنها فرصت برداشتن اولین و مهمترین گام ها را میگیرد.بیشتر افراد از شروع کردن میترسند، ترس از اینکه ممکن است  ناشناخته بمانند یا شکست بخورند و یا حتی به موفقیت برسند.

بعضی از افراد به شدت در اشتباه هستند و فکر میکنند که باید همه چیز را از صفر شروع کنند و فکر میکنند باید با چیزهایی پیشرفت کنند که قبلا توسط هیچکس انجام نشده است،مثلا یک اختراع جدید یا خدماتی منحصر به فرد.

اکثر افراد شروع کننده یک کسب و کار باید بدانند که  نباید با چیزی کار خود را شروع کنند که تاکنون هیچ کس درباره ی آن حرفی نشنیده است،ولی به جای این محصول جدید،این سوالات را درباره ی محصولی که در نظر دارید پاسخ دهید:«چطور میتونم این محصول رو ارتقاء بدم؟» یا «میتونم بهتر و متفاوت تر از افراد و گروه هایی که روی این محصول کار کرده اند عمل کنم؟»یا سوالی ساده تر،«آیا سهمی از بازار وجود دارد که دست نخورده باقی مانده باشد و توسط کسب و کارهای دیگر برداشته نشده باشد؟»

خون را در رگ به جریان در آورید

چگونه پروژه ایده دادن را شروع میکنید؟اول از همه یک برگه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید« چیزهای مربوط به من»،5 تا 7 چیز درباره ی خودتان را لیست کنید،چیزهایی که دوست دارید انجام بدهید یا واقعا در آنها مهارت دارید،چیزهای شخصی.لیست شما باید شامل این موارد باشد:من واقعا با مردم رابطه خوبی دارم،بچه ها را دوست دارم،عاشق خواندن هستم،عاشق مشتریان هستم،عاشق اعداد هستم،من به خوبی با مفاهیم بازاریابی آشنا هستم،من حل کننده تمام مشکلات هستم.» فقط هرچه به ذهنتان می آید روی برگه بنویسید.نیاز نیست که احساسی بوجود بیاورد.

حالا در یک طرف دیگر از کاغذ چیزهایی را لیست کنید که فکر میکنید در آنها مهارتی ندارید و دوست ندارید که آنها را انجام بدهید.ممکن است که شما واقعا مفاهیم بازاریابی را به خوبی بدانید و با آنها آشنا باشید ولی علاقه ای به ملاقات کردن افراد ندارید یا اینکه بچه ها را دوست نداشته باشید یا تمایلی به بحث های عمومی ندارید و نمیخواهید مسافرت کنید.فکر خود را به آنها مشغول نکنید و فقط افکار خود را بنویسید.وقتی که تمام شد از خودتان بپرسید:اگر 3 تا 5 محصول یا خدمت وجود داشت که در زندگی شخصی من تأثیرگذار بود و باعث بهتر شدن زندگی من میشد،این محصولات میتوانستند چه چیزهایی باشند؟

این زندگی شخصی شما به عنوان یک مرد،زن،پدر،مادر،همسر،پدر بزرگ،یا هر وضعیتی که ممکن است داشته باشید،تعیین کنید که چه محصول یا خدمتی ممکن است زندگی شما را آسان تر و شادتر سازد یا اینکه برای شما موثر تر و کارآمدتر واقع شود و یا اینکه به سادگی بتوانید توسط آن زمان بیشتری از عمر خود را صرفه جویی کنید.

در مرحله بعدی از خودتان سوالات مشابهی درباره ی زندگی کاری خود نیز  بپرسید.مثلا درباره ی چیزهایی که درباره ی زندگی کاری خود دوست دارید یا دوست ندارید یا صفاتی در مورد خودتان که افراد آنها را دوست دارند یا نه.




در نهایت از خود بپرسید که چرا به دنبال شروع یک کسب و کار هستید و بعد از اینکه انجام شد نگاهی به الگویی که ایجاد شده است بیندازید.(به عنوان مثال یک کسب و کار به مهارت هایی که دارید و کارهایی که به آنها علاقه مند هستید نیاز دارد.)

آنها تحویل داده شد

در اینجا داستانی درباره ی شروع یک کسب و کار وجود دارد که مثال بزرگی از دیدن یک نیاز و برطرف کردن آن است.سالها پیش در ارواین،کالیفرنیا،یک جامعه برنامه ریزی شده،رستوران های فست فود زیادی در مناطق اداری و کسب و کارها وجود داشت که اکثرا از میان شهر عبور میکردند .2 مرد جوان در ارواین متوجه شدند که وضعیت خریداری ناهار بسیار خسته کننده شده است و انتخاب های مقرون به صرفه ای وجود داشت،مراکز توزیع غذای متعددی در این راستا وجود داشت و پارکینگ ها واقعا کوچک بود و صف منتظران وحشتناک! یک روز که آنها به مشکل خود فکر میکردند یکی از آنها گفت بهتر نیست افرادی را برای رساندن غذاها استخدام کنیم؟بنابراین چراغی روشن شد و بعد آنها چیزی را انجام دادند که اکثر افراد به آن فکر نکرده بودند و ایده خودشان را عملی کردند انجام دادند و بطور تصادفی کسب و کار تحویل رستوران را شروع کردند.

بنابراین این دو کارآفرین جوان توانستند براساس نیاز موجود در منطقه خود به موفقیت برسند.این یک راه برای بدست آوردن ایده است.به صدای درون خود(همکاران خود،خانواده و همسایه هایتان) در مواقع نا امیدی گوش کنید.فرصت ها برای همه وجود دارد شما فقط باید به دنبال آنها بگردید.اگر مغز شما همیشه در حالت ایده دادن تنظیم است پس برای ایده های زیادی که به سرتان می آیند دورو بر خود را نگاه کنید یا اینکه درباره ی آنها مطالعه کنید.برای مثال اگر مقاله ای درباره ی کاهش ساعات انتظار برای ناهار خوانده اید،و افکار کارآفرینانه به مغزتان رخنه کرده باشد با خود میگویید:وای شاید این فرصت برای من هم وجود داشته باشد پس باید درباره ی آن تحقیق کردن را شروع کنم.
لحظات الهام‌بخش

از هرجایی می‌توان الهام گرفت. یک نمونه از داستان‌های کلاسیک درباره شروع یک تجارت را باهم می‌خوانیم : تا حالا شده به خاطر دیر برگرداندن یک فیلم، مجبور به پرداخت مبلغ اضافه‌ای شوید؟ شرط می‌بندم به فکر راه‌حلی برای این مسئله نیفتاده‌اید.  ولی وقتی «رید هاستینگز» مجبور شد مبلغ بالای 40 دلار جریمه دیرکرد بدهد، به‌جای عصبانی شدن، از این جریمه الهام گرفت. هاستینگز پیش خودش فکر کرد : «چرا مراکز اجاره فیلم مانند باشگاه‌های سلامتی کار نمی‌کنند؟  یعنی به این صورت که چه کم از باشگاه استفاده کنی چه زیاد، باید مبلغ یکسانی بپردازی.» از این فکر بود که سایت  Netflix.com، یک سرویس آنلاین اجاره دی‌وی‌دی به وجود آمد. از زمان آغاز به کار در سال 1999 نت‌فلیکس با درآمدی بالغ‌بر 3/1 میلیارد دلار تبدیل به یک تجارت بزرگ‌شده است.

رسیدن به یک ایده می‌تواند به‌سادگی گوش ‌به‌ زنگ بودن برای پیدا کردن جدیدترین تجارت‌های پردرآمد باشد؛ همیشه از این نوع تجارت‌ها وجود دارد. خیلی از کارآفرینانِ محلی با آوردن ایده‌ای مانند کافی‌شاپ‌های استارباکس به شهر خودشان و گسترش تجارت خود ازآنجا، میلیون‌ها دلار پول درآورده‌اند. مثل کافی‌شاپ کاریبو که از شهر مینیاپولیس کار خود را آغاز کرد. پایه‌گذاران آن در سال 1990 چیزی را که خودشان «لحظه اوه!» توصیف می‌کنند داشتند و دو سال بعد تجارتی را به وجود آوردند که اکنون دومین شرکت کافی‌شاپ‌های زنجیره‌ای در کشور است. دیگر کارآفرینان درزمینهٔ کافی‌شاپ ترجیح دادند که کارشان را محدود به شهر خود بکنند.

از مشاغلی که قبلاً انجام‌شده و موفقیتشان ثابت‌شده هم چشم‌پوشی نکنید. تجارت‌های پردرآمد اغلب به‌صورت دوره‌ای رونق می‌گیرند. مثل باغبانی. در چند سال اخیر محصولات و مواد اولیه باغبانی رونق بالایی داشته‌اند، ولی کسی باغبانی را یک تجارت قرن بیست و یکی به‌حساب نمی‌آورد.

به‌بیان‌دیگر، شما می‌توانید هر ایده‌ای را انتخاب کرده و با توجه به زمان و جامعه خودتان آن را تغییر بدهید، و خلاقیت خودتان را نیز به هر ایده‌ای اضافه کنید. درواقع، تغییر دادن یک ایده انتخابی نیست بلکه اگر می‌خواهید تجارت موفقی داشته باشید ضروری است. نمی‌توانید همینطوری یک ایده را بردارید، اجرایش کنید و بگویید : «خب این هم از این!» جدا از رستوران‌های مک‌دونالد یا ساب‌وی یا تجارت‌های شعبه دار دیگر ازاین‌دست، مشاغل خیلی اندکی وجود دارد که با تمام سلیقه‌ها همخوانی داشته باشند.

یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه مشخص کنید ایده شما در جامعه‌تان موفق می‌شود یا نه، صحبت کردن با افرادی است که می‌شناسید. اگر یک ایده تجاری است با همکارانتان صحبت کنید. ایده‌های شخصی را با خانواده یا همسایگانتان در میان بگذارید. از اینکه مردم ایده‌تان را بدزدند، نترسید. درواقع اصلاً امکان چنین چیزی وجود ندارد. فقط درباره ایده کلی‌تان حرف بزنید، لازم نیست تمام جزئیات را هم بگویید.

 

فقط انجامش دهید!

امیدوارم تا الآن، فرآیند مشخص کردن اینکه چه شغلی برایتان مناسب است، دست‌کم تا حدی روشن‌شده باشد. به این نکته هم توجه کنید که آغاز کردن یک شغل، کار آن‌چنان شاقی هم نیست. خیر، آغاز کردن یک شغل کار آسانی نیست ولی به آن اندازه که خیلی از مردم فکر می‌کنند هم پیچیده یا ترسناک نیست. این کار یک فرآیند گام‌به‌گام و معمولی است. پس گام‌به‌گام پیش بروید. گام اول : بفهمید که چه‌کاری می‌خواهید انجام دهید. زمانی که به یک ایده رسیدید، با بقیه صحبت کنید تا بفهمید آن‌ها چه فکری می‌کنند. این سؤال را بپرسید : «شما این را می‌خرید و یا از این استفاده می‌کنید؟ و چقدر حاضرید برای آن پرداخت کنید؟»

این را هم به یاد داشته باشید که خیلی از اطرافیانتان، شمارا به دنبال کردن سفر کارآفرینی‌تان تشویق نخواهند کرد (حتی بعضی از آن‌ها دلسردتان هم خواهند کرد). بعضی از آن‌ها، این را به شما می‌گویند که قلبا صلاح خود شمارا می‌خواهند و فقط می‌خواهند که شما واقعیت شرایط را بدانید. بعضی‌ها به شهامتتان حسادت می‌کنند، بعضی‌های دیگر هم از اینکه واقعاً جرئت انجام چنین کاری رادارید از شما متنفر می‌شوند. نمی‌توانید اجازه بدهید این مخالفان، دلسردتان کنند و سفر شمارا حتی قبل از اینکه آغازش کنید متوقف کنند.

درواقع، وقتی به یک ایده تجاری رسیدید، مهم‌ترین خصوصیتی که به‌عنوان یک کارآفرین به آن نیاز دارید چیست؟ ثبات قدم. وقتی تصمیم می‌گیرید تجارت خودتان را آغاز کنید، خیلی بیشتر از سابق «نه» خواهید شنید. نباید از این بابت ناراحت شوید، باید به فراتر از «نه» برسید و به سراغ نفر بعدی بروید... چراکه سرانجام به جواب «بله» هم خواهید رسید.

یکی از معمول‌ترین هشدارهایی که خواهید شنید در مورد ریسک کردن است. همه به شما خواهند گفت که به راه انداختن تجارت خودتان ریسک بزرگی است. البته که آغاز یک تجارت ریسک بزرگی است ولی چه‌کاری در زندگی ریسک نیست؟ به‌علاوه میان ریسک‌های احمقانه و ریسک‌های حساب‌شده تفاوت زیادی وجود دارد. اگر با دقت کاری را که می‌خواهید انجام دهید در نظر گرفته‌اید، وقتی نیاز دارید از بقیه کمک بگیرید و هیچ‌وقت دست از سؤال پرسیدن برندارید، به‌این‌ترتیب می‌توانید از میزان ریسک خود بکاهید.

نمی‌توانید اجازه دهید شبح ریسک، پیشرفت کردن شمارا متوقف کند. از خودتان این را بپرسید : «واقعاً دارم چه ریسکی می‌کنم؟» و ریسک خودتان را ارزیابی کنید. دارید از چه چیزی دست می‌کشید؟ اگر اوضاع خوب پیش نرفت چه چیزی را از دست می‌دهید؟ روی چیزی که از عهده از دست دادنش برنمی‌آید، ریسک نکنید. روی خانه‌تان، خانواده‌تان و سلامتی‌تان ریسک نکنید. از خودتان این را بپرسید : «اگر این کار خوب پیش نرود، آیا وضعم ازآنچه الآن هست بدتر خواهد بود؟» اگر تمام چیزی که باید از دست دهید مقداری زمان، نیرو و پول است پس به‌احتمال‌زیاد ارزش ریسک کردن را دارد.

مشخص کردن اینکه می‌خواهید چکار کنید تازه گام اول است. هنوز کلی تکلیف دارید که باید انجام دهید و کلی تحقیق پیش روی شماست. خریدن این کتاب، اولین گام هوشمندانه است. مهم‌تر از همه : یک کاری انجام دهید. سال‌به‌سال دست روی دست نگذارید و بگویید :

«امسال، سالی است که می‌خواهم تجارت خودم را آغاز کنم.» امسال را تبدیل به سالی کنید که واقعاً در آن تجارت خودتان را آغاز می‌کنید.

سه اصل طلایی در کسب و کار و بازاریابی اینترنتی

سه اصل طلایی در کسب و کار و بازاریابی اینترنتی بنابراین شما باید به علم روانشناسی در بازاریابی اینترنتی دست پیدا کنید و بدانید چه کارهایی می تواند شما را تبدیل به یک دوست و یا یک مشاور نماید، همچنین بدانید چه عواملی باعث می شود کاربران شما در صفحه خرید آن کاری را انجام بدهند که شما می خواهید (خرید خود را کامل کنند)، همانطور که در ایمیل های قبلی که به دوستان ارسال کردیم به 6 نکته از مجموعه روش های روانشناسی بازاریابی اینترنتی پرداختیم و در کارگاه بازاریابی انفجاری در وب قصد داریم شما را با تمام این تکنیک ها آشنا کنیم، تکنیک هایی که خودمان هم در فکر آبی استفاده می کنیم
 
بازاریابی ویروسی بازاریابی ویروسی از دسته ابزارهایی می باشد که اصولا تمام بازاریابان چه در اینترنت و چه در دنیای فیزیکیعاشق آن هستند، زیرا این روش بسیار کم هزینه بوده و به سرعت بین افراد زیادی دست به دست شده و مانند یک ویروس شیوع پیدا می کند، البته در یک کلیپ با نام بازاریابی ویروسی چیست قبلا در وب سایت به این موضوع پرداخته ایم و همچنین در صفحه فیس بوک فکر آبی نیز بیشتر درباره این موضوع مطلب منتشر کرده ایم که البته سعی میکنیم به زودی این مطالب در وب سایت هم منتشر شود.
 
اگر به بازاریابی ویروسی مسلط شوید به راحتی می توانید یک بنر رایگان برای خودتان ایجاد کنید و با استفاده از این بنر رایگان ترافیک مناسبی را برای وب سایت خودتان ایجاد کنید، همچنین می توانید نام کسب و کارتان را نیز ویروسی کرده و بدون هیچ تبلیغی بین دیگران مطرح شوید، همانطور که ما هم در فکر آبی از این تکنیک استفاده کردیم و درکارگاه آنلاین بازاریابی انفجاری در وب بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت
 
بازی کاری هنوز فکر آبی را راه ننداخته بودم که توسط یکی از دوستان با مقاله ای آشنا شدم که درباره گیمیفیکیشن صحبت کرده بود و اولین نفری در ایران بود که موفق شده بود یکی از عوامل صدا و سیما را راضی کند تا از این تکنیک در تلویزیون استفاده نماید.
 
ایشون موفق شدن جناب آقای عادل فردوسی پور را راضی کنند تا از این تکنیک در برنامه خودش که ویژه جام جهانی 2014 بود استفاده کند، احتمالا همه دوستان فوتبال دوست در مسابقاتی که در این برنامه پرطرفدار تلویزیونی پخش میشد شرکت کرده اند و گرفتار نوعی بازی کاری شده اند، بدون آنکه خودشان بدانند.
 
مسابقات این برنامه بسیار حرفه ای و ظریف طراحی شده بود، به شکلی که توانست در مدت کوتاهی طرفداران بیشماری را پیدا کند، حتی کسانی که فوتبال دوست نبودند باز هم در این مسابقه شرکت می کردند، زیرا آنها به خوبی توانسته بودند از این تکنیک استفاده کنند.
 
ما هم در ابتدایی که فکر آبی را راه اندازی کردیم، درست زمانیکه هنوز هیچ کدام از دوستان زیاد درباره این موضوع صحبت نمی کردند مقاله ای را منتشر کردیم با نامGamification چیست ؟
 
گیمیفیکیشن یا همان بازی کاری به مجموعه تکنیک هایی گفته می شود که کمک می کنند تا یک روال کاری تبدیل به نوعی بازی شود و افراد بیشتر احساس می کنند مشغول بازی هستند نه کار، بنابراین در این سیستم کارآیی نیروها و یا کارآیی فعالیت های تجاری به مقدار قابل توجهی افزایش پیدا میکند.
 
البته تکنیک های بازی کاری را شما می توانید در فرهنگ سازی های مختلفی مانند قوانین راهنمایی و رانندگی، بهداشت و غیره به کار گیرید و حتی از این تکنیک ها در کسب و کار اینترنتی خود نیز می توانید بهره ببرید.
 
ما نیز در کارگاه آنلاین بازاریابی انفجاری در وب حتما به این روش و تکنیک های آن در فضای کسب و کار اینترنتی خواهیم پرداخت و تجربیات خودمان را با شما در میان خواهیم گذاشت، تا شما هم بتوانید از آنها در کسب و کار خودتان استفاده کنید.
 
کلام آخر کلام آخر این است که اگر می خواهید کسب و کار اینترنتی فوق العاده ای را بسازید باید از ابزارهای مختلف استفاده کنید، این سه ابزار از مجموعه ابزارهای طلایی هستند که می توانند برای شما بسیار حیاتی باشند و در کارکاه آنلاین بازاریابی انفجاری در وب، درباره این سه اصل طلایی بیشتر صحبت خواهیم کرد.